وب پارکور و به روزترین های دنیا
وب پارکور و به روزترین های دنیا

وب پارکور و به روزترین های دنیا

فلسفه فوتبال2

  


فوتبال یکی از مظاهر دوران پایانی تجدد است. برای اثبات تعلق ذاتی فوتبال به جهان تجدد باید در شان و نقش و جایگاه و اثر فوتبال در این عالم تامل کرد. فوتبال در این عالم چه جایگاهی دارد و چه می کند و اگر نباشد چه می شود؟ از آخر آغاز کنیم. فوتبال نمی تواند نباشد. یعنی با هیچ نیرویی نمی توان فوتبال را از جهان مدرن حذف کرد. مراد این نیست که اگر فوتبال نباشد مردم اعتراض می کنند و برای بودنش فشار می آورند. قدرت فوتبال فرع علائق روان شناسی اشخاص نیست، بلکه امری ورای آن است و در زندگی مردم و در رسانه ها حتی در روابط بین المللی مقام و اثری دارد که حساسیت ها و حکومت ها نمی توانند در مورد آن هر تصمیمی که بخواهند بگیرند.» در جای دیگر از این مقاله، نویسنده اظهار می کند که روان شناسی سیاسی، مساله فوتبال را به جهان سیاست می برد و از آنجا که جنگ های منطقه ای پاسخگوی میل جهان کنونی به خشونت و جنگ نیست، ولی میل جنگ و خشونت هنوز وجود دارد و در عین حال انسان ها از آزادی و صلح و کرامت انسانی و حقوق بشر سخن می گویند. باید چیزی اختراع شود که دوگانه هایی مثل جنگ و صلح، قهر و دوستی، عدم تفاهم و هم داستانی در آن جمع شده باشد و بر این اساس فوتبال کارگشای جهانی است که میان صلح و جنگ و آزادی و قهر و دوستی و کینه توزی به سر می برد و می خواهد به مدد فرهنگ از این وضع خارج شود.
داوری در جای دیگر از مقاله خود فراگیر شدن و جهانی شدن فوتبال را موجب این می داند که فوتبال تبدیل به یک نهاد تجاری فرهنگی شود و از وقتی این بازی، یک تجارت جهانی شد، شان سیاسی اجتماعی کنونی را پیدا کرد و به همین خاطر تا 50 سال پیش فوتبالیست فقط یک ورزشکار بود، ولی اکنون چنین نیست.
به نظر داوری این که تلویزیون صرفا در جهانی شدن فوتبال نقش داشته کاملاصحیح نیست، چراکه فوتبال استعداد جهانی شدن را داشته است. در ادامه وی به توجه سیاسیون به فوتبال اشاره می کند از جمله این که در مسابقه نهایی فوتبال باشگاه های اروپا (2009) نخست وزیران اسپانیا و ایتالیا در ورزشگاه حضور داشتند، ولی به این نکته توجه می دهد که توجه سیاسیون به فوتبال و حضور نخست وزیران ایتالیا و اسپانیا در ورزشگاه به خاطر بهره برداری تبلیغاتی از فوتبال نیست، بلکه «آنها باید به ورزشگاه بروند و شرکتشان در مراسم بیشتر به مقتضای قدرت و نفوذ فوتبال است.»
سپس داوری به اصطلاح بازی فوتبال اشاره می کند و معنای اصطلاح بازی را دارای ویژگی هایی می داند که ظاهرا فوتبال دارای آن ویژگی ها نیست، از جمله این که: «بازی شغل و وظیفه نیست و بازیکنان غرضی بیرون از بازی ندارند.» در بازی معمولانتیجه را نمی توان به طور قطعی پیش بینی کرد. همچنین بازیگران برای کسب سود و رسیدن به مقصد و مقصود بازی نمی کنند بلکه بازی خود مقصود و مطلوب بازیکنان است. همچنین بازی در وقت فراغت و با آزادی و اختیار انجام می شود.
اما فوتبال در زمان ما به عنوان شغل مطرح می شود و نتایج بسیاری از بازی های فوتبال را می توان به شکل تقریبی پیش بینی کرد. به این علت است که فوتبال تا حدی نظم بازار و جهان سرمایه را پذیرفته، ولی کاملادر خدمت نظام سرمایه داری نیست، زیرا تماشاگران آن غالبا تماشاگر بازی هستند.

  


داوری می نویسد: «یکی از اوصاف بازی فراغ بازیگران و تماشاگران از سودای سود و زیان است. پس در مفهوم بازی حرفه ای تناقض نهفته است. بازی حرفه ای در حقیقت بازی نیست. حرفه غیر از بازی است، ولی چندان ساده نباشیم که جهان و کار جهان را با مرزبندی های مشهور میان مفاهیم و تقابل های رایج تفسیر کنیم.
در عالم کثرت از بساطت و از موجودات بسیط نمی توان دم زد و هر جا بساطت نباشد، اجزای ترکیب ضرورتا مشکک یا متباین و متضاد نیستند، مگر این که جمع اضداد و متباین ها را بپذیریم... در عالم کثرت متباین ها و متفاوت ها با هم و کنار هم در کارند... وضع غالب در جهان متجدد و بخصوص در دوران کنونی مقتضی آن است که همه چیز به کار مصرف بیاید، حتی بازی هم هر چند در ذات خودمصرف کردنی نیست، مستثنا نشده است. در این وضع بازی هم می تواند حرفه ای باشد و این تنها تضاد در جهان کنونی نیست. این جهان پر از تضادها، تعارض ها و تفاوت هاست... فوتبال مظهر تعارض های تجدد است چنان که اکنون آزادی و ضرورت در فوتبال چنان با هم جمع شده است که غالب دست اندرکاران ورزش و حتی علاقه مندان متوجه حقیقت حادثه نیستند و جمع میان بازی و شغل را نه یک مساله مهم بلکه وجهی از پیشرفت و کمال می دانند.
نویسنده سپس به جایگاه هنر در دنیای جدید اشاره و اظهار می کند که عصر جدید با هنر و فلسفه نو آغاز شد و هنر رمان آن علایق فرهنگی و هنری هم سست شده و هنر بزرگ دیگر وجود ندارد، فوتبال می خواهد آن کاستی ها را تدارک کند.
به نظر داوری زمین فوتبال عرصه قانون و آزادی است و این آزادی چیزی بیش از آزادی ای است که در همه بازی ها هست.
«رهایی از خودفریبی در آینه فوتبال» عنوان مصاحبه ای است که اطلاعات حکمت و معرفت با دکتر بیژن عبدالکریمی، استاد فلسفه و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی انجام داده است. در این مصاحبه دکتر عبدالکریمی اظهار می کند بازی فوتبال به منزله جزء بسیار کوچکی از زندگی اجتماعی ما در این قرن، می تواند منعکس کننده اوصاف بسیاری از جامعه و حیات اجتماعی باشد.
در قسمتی از مصاحبه، عبدالکریمی به حیث جهانی فوتبال اشاره و اظهار می کند که: اساسا امروزه همه جهان بشدت یکدست شده است. شما به هر کجای جهان که پا می گذارید، رنگ و بوی کم و بیش مشابهی استشمام می کنید. فرودگاه ها، هتل ها، رادیو و تلویزیون، سوپرمارکت ها و ... و نیز فوتبال...
عبدالکریمی به تفاوت فوتبال با ورزش های سنتی اشاره می کند، چرا که ورزش های سنتی مبتنی بر ارزش های عالم سنت بودند یعنی ارزش هایی چون شجاعت، دلاوری و فرهنگ مردانگی و پهلوانی؛ اما ورزش های دوران مدرن از جمله فوتبال، عموما به مجموعه ای از روش ها و تکنیک ها، یعنی به نوعی منطق و علم تبدیل شده اند.
عبدالکریمی در جای دیگر اظهار می کند: در روزگاری که حتی احساسات ناسیونالیستی ضعیف شده است، تیم های ملی فوتبال می توانند احساس یک ملت بودن را به ما القا کنند. وقتی تیم ملی کشوری پیروز می شود، همه ملت احساس پیروزی می کنند. حال فرق نمی کند که هر فرد در کجای هرم قدرت سیاسی و اقتصادی قرار گرفته باشد.
  


 «فلسفه فوتبال یا فلسفه ورزش؟» عنوان مقاله ای است از روح الله عالمی، دانشیار فلسفه دانشگاه تهران. در این مقاله آمده است: «فلسفه ورزش همان فلسفه خلقت آدمی است و فلسفه خلقت آدمی همان سرچشمه ای است که فلسفه هنر و ورزش و مانند آنها را در آن می توان جستجو کرد. همه آن شگفتی ها در ذات انسان است و بیهوده نیست وقتی ورزش یا هنر را تجزیه و تحلیل می کنیم در هر مورد و هر جزء به تعارضاتی می رسیم که اگر دقیق نباشیم، آنها را نشانه های منفی به حساب می آوریم و حال آن که باید از همین مسیر عبور کرد. مسیر دیگری در کار نیست. فلسفه ورزش یعنی نگاه این گونه به ورزش برای شناخت بهتر ماهیت انسان.»
در مقاله «فوتبال به مثابه آیین» رابطه فوتبال با معتقدات و آیین های دینی بررسی شده است. به بیان نویسنده، فوتبال آیین ها و سنن خاصی را دامن زده و آداب ها و نمادهای تازه ای ایجاد کرده است که به صورت یک روح جمعی در حال گسترش است. برخی متفکران و دینمداران منکر تاثیر مثبت در این عرصه اند.
در مقاله «فوتبال و زنان» که توسط آرش رستگارزاده و عباس نراقی ترجمه شده است، جایگاه زنان در فوتبال که امروزه به یکی از پژوهش های مهم در حوزه های مختلف اندیشه و علوم اجتماعی تبدیل شده، بررسی شده است.
در مقاله «معنای فوتبال» نوشته مسعود رضوی آمده: «کوشش در تبیین نظام معنایی و نشانه شناسانه ای که بر فوتبال حاکم است، امر تازه ای نیست؛ اما انکار اهمیت آن برای کسانی که فوتبال را فاقد معنا و بی ارزش می دانند، بسیار اسف انگیز است. در مقاله «معنای فوتبال» کوششی برای فهم استقبال ژرف و پرمعنای بشر از فوتبال دنبال شده است.
ماهنامه اطلاعات حکمت و معرفت به صاحب امتیازی شرکت ایران چاپ و مدیرمسوولی انشاءالله رحمتی و بهای 5000 ریال منتشر می شود.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد